بیل هایی برای یافتن
هرچه که روزی برایت خاطره ای از شورزندگی وتعلق داشت در زیرخروارهاگل ولای آلوده ی بیابان مدفون میشوند.حتی درودیوارهای اتاق ها،قاب عکس ها،لباس های داخل کمد،ساعت دیواری،اسباب بازیهای بچه ها،آلبوم های عکس،فیلم هاوپرده ها ودکورها
یادت رفته بود وقتی برای آخرین بار که از خانه خارج میشوی وعزیزت را برمیداری و می بری برگردی وبه بهانه های زندگی کردنت نگاهی بیندازی تابعدهاحسرت به دل نشوی
نمیدانستی سیل چگونه آوار میشود و همه چیز را با خودش میبرد.
خوشحال بودی وگمان میکردی درها را ببندی آب شایدکمی داخل باغچه جمع شود وبعدبیایی وان را خارج کنی
اما تازه فهمیدی بلایای طبیعی مثل سیل اگرچه جان نمیگیرد بشدت زله اماتابیایی وابادکنی جان میگیرد
همانطورکه خروارخروارگل ولای سفت شده به همراه چوب واشغال از اتاقهاولای اثاثیه خارج میکنی باخودت میگویی
خداروشکر که هنوز زنده ایم ونفس میکشیم
این نوشته بخش کوچکی از دل پردرد وغم فراوان پلدختریها وروستاهای اطراف است.تقدیم به قلب دردمندشان
درباره این سایت